آشفته ترین ذهن دنیا خودش را توی کله ی من قرار داده است. این را برای این می نویسم که از پس یک برنامه ریزی ساده هم بر نمی آیم. تابستان شروع شده، قرار نیست مداوم سر کار بروم، دخل و خرجم برابر نیست، کارهای بسیاری دارم و اولویت هایم را گُم کرده ام. همه چیز به یکدیگر وابسته هستند و نمی توانم پرونده یک چیز را ببندم و پرونده ی دیگری را باز کنم. بیش از هر چیز به مشورت نیاز دارم. مشورتِ یک ذهن مهندسی که هزاران اتاق دارد.
*آشفته ترین ذهنِ خلاق دنیا توی کله ی من است.
گاه نوشت های یک آبی/بنفش...برچسب : نویسنده : iblueviolete بازدید : 55 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:02
برچسب : نویسنده : iblueviolete بازدید : 71 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:02
قصد کرده ام پایان نامه را بنویسم، دیوارهای دو مدرسه را رنگ آمیزی کنم، کلاس جادویی را از سر بگذرانم و در تمامی اینها خودم را پیدا کنم. برای خودم کارگاهی بسازم از آنچه دوستش خواهم داشت و جز دیدن یار، هیچ چیز سر ذوقم نیاورد.
گاه نوشت های یک آبی/بنفش...برچسب : نویسنده : iblueviolete بازدید : 47 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:02
چای نوشیدن را، چایِ با لذت نوشیدن را بعد از خودم، کنار تو یافتم. جایی که زمان می ایستد، موج ها آرام می شوند و آنچه شنیدنی ست صدا و لبخند توست. از جسارت قلبم در کنارت می ترسم و قلبم ازین ترس تغذیه می کند، پروار می شود و به تماشای سرگشتگی ام می نشیند. گرمی دست هات و نوازش چشمانت را دوست دارم و از شوق شاید، چشمانم پُراشک می شود.
گاه نوشت های یک آبی/بنفش...برچسب : نویسنده : iblueviolete بازدید : 49 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:02
در زیباترین نقطه ی خانه نشسته ام که امید بریزد به جانم و زندگی جریان یابد.
*حذف تلگرام و اینستاگرام حسابی حالم را خوب کرده بود تا اینکه مجبور شدم دوباره نصبشان کنم.
گاه نوشت های یک آبی/بنفش...برچسب : نویسنده : iblueviolete بازدید : 45 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:02